-
.......
یکشنبه 3 تیر 1397 12:15
بوی تنت مرا برمیگرداند به دوران پیش از خودم پیش از آن که باشم. مگر پیش از تو سیب هم وجود داشت؟ "عباس معروفی"
-
.....
شنبه 2 تیر 1397 19:08
ضرب المثل کوزه گر از کوزه شکسته اب میخوره رو شنیدید ؟! خب راستش حدیث زندگی منه ! راه رسیدن به خوشبختی رو هر روز مرور میکنم و خیلی متفکرانه و واقع گرایانه عشق و امید رو لفاظی میکنم جایی هم ک کم میارم به مدد دارو های به روز سرتونین لبخند و شادی رو به خودم و دیگران هدیه میکنم اما در نهایت این وقت از شب به چشم خودم...
-
....
شنبه 2 تیر 1397 13:42
همیشه تمام راههای نیمه تمام و محال ختم به پروردگار عالم میشه پس با همه اعتماد و باورم دست نیایش و دعا به سمت اسمون دراز میکنم و با هزاران امید در درونم فریاد میزنم خدا جونم توکل به تو !
-
.....
شنبه 2 تیر 1397 01:03
موضوع این ست دانش یا خرد ؟! دانش را به خلق رساندی ست اموختنی ست اما خرد یعنی مجموع افعال معکوس جمله بالایی ! کاش خرد خریدنی بود کاش مغازه ای بود ک علم میفروخت و دانش و خرد را اشتی میداد کاش برای مرگ و زندگی حق انتخابی وجود داشت کاش منهم خریدار خرد بودم و از دانش دوری میکردم ک تمام تفاوتها و فاصله ها و طبقات بالا و...
-
.......
شنبه 2 تیر 1397 00:51
قاصدک توو این نیمه های شب انتظار چی رو میکشی ؟! کسی ک در درون من ناخواسته متولد شد ...نوزاد شوم حسرت ست حسرت و اندوه و پریشانی .... باید تکرار کنی .... مرا با جانان عهدی ست ک تا جان در بدن دارد هواداران کویش را چو جان شیرین محترم دارم .... قاصدک فردا ک جسد این نوزاد را در شهر پیدا میکنند مبادا رد پنحه های سردش را بر...
-
......
شنبه 2 تیر 1397 00:37
حرفهای ما هنوز ناتمام ... تا نگاه می کنی: وقت رفتن است بازهم همان حکایت همیشگی ! پیش از آنکه با خبر شوی لحظه ی عظیمت تو ناگزیر می شود آه ....ای دریغ و حسرت همیشگی ناگهان چقدر زود دیر می شود! قیصر امین پور
-
......
جمعه 1 تیر 1397 19:37
گاهی احساس میکنم منهم مثل شاملو بارها مرگ را زیسته م پ ن .... باید به مرور بعضی از عادات رو کنار بذارم ازجمله نوشتن ! بعدی نوشت ... لعنتی من عاشق نوشتنم اخر نوشت .... خب باشه فعلا سعی خودمو میکنم واسه همین میگم بارها مرگ رو زندگی کردم
-
.....
جمعه 1 تیر 1397 05:19
باید یاد بگیری سنگ باشی جوری ک کسی شیشه ای بودنت رو نبینه ک هوس سنگ انداختن به شیشه درونت رو پیدا نکنه ک تا ابد زخمی رگه های کینه و عداوتت نکنه جوری ک نفهمی از کجا خوردی ....یادت باشه ریختن احساسات رو دایره و دستهای این و اون بی شک تو رو احمق جلوه میده پس احمق نباش
-
......
جمعه 1 تیر 1397 00:23
از وقتی ک اجازه دادیم نسیم بر تارو پودمان بوزد و ارزوهایمان را به یغما ببرد فهمیدم تو در غبار گم خواهی شد و من باید زمان را صبور باشم تا درد فاجعه نبودنت کمرنگ و کمرنگ تر شود درست یادم نیست چ کسی گفت تکیه بر عشق یعنی تکیه بر باد ... ای بادهای مخالف سهم من هر انچه بود در همهمه زوزه درناکتان به نیستی گرائید و من اکنون...
-
.......
پنجشنبه 31 خرداد 1397 18:13
ضرب اهنگ ثانیه شمار ساعت لحظات تکامل یافته عمر را به رخ تمامی بی تفاوتیها و کسالت ها می کشاند تا من از دست اندازهای ذهنم بنویسم ذهنی ک بیمارگونه سعی بر ورق زدن اوراقی از خاطراتی را دارد ک تاریخ مصرفشان در پیچ و خم هزاران دقایق از دست رفته ...ناپدید شده ند
-
.....
پنجشنبه 31 خرداد 1397 17:15
من با ادمهایی سروکار دارم ک دنیا رو متفاوت میبینن در واقع هر کدوم قصه خودشون رو دارند بعضی از قصه هاشون پر از غصه س و بعضی دیگه منو متحیر میکنند واقعا ذهن کنش و واکنش های متفاوتی داره واکنش هایی ک اجتناب ناپذیرند از پذیرفتن موضوعاتی ک خیلی واقعی و حقیقی جلوه میکنند در حالی ک توهمی بیش نیستند اما در این فضا چنان معلقند...
-
......
پنجشنبه 31 خرداد 1397 09:51
تنها یک ماه مونده این حسی ک من دارم اصن حس خوبی نیست همش تپش قلب و استرس .... اصن بیخیال این همه فشار و دغدغه روحی تو بگو با تحمل تک تک اینروزا تا پایان یک ماه چ کنم ؟!
-
.......
پنجشنبه 31 خرداد 1397 04:39
کی میگه فقط عقل و منطق ادماست ک به مرور زمان رشد میکنه و کامل میشه ..... ی جایی ...ی وقتی به بعد قلب هم بزرگ میشه اونقدی ک شکستی رو ک منطق نمیتونه باهاش کنار بیاد قلب حملش میکنه !
-
.........
پنجشنبه 31 خرداد 1397 00:21
پ ن ... نیمه شب شد و باز نوشتنم درد دارد فکرم درد دارد قامت کلماتم شکسته ست اهای دنیا دستان مرا پایان ده التماس فکر و اندیشه پروانه ای
-
......
چهارشنبه 30 خرداد 1397 20:40
لعنتی بازم خستگی و بیخوابی ...من نمیدونم چ ارتباطی بین این دوتاست ک تا خستگی میاد خواب میپره! پ ن .... انگاری قلبم تو مغزم میزنه ... منظم و دقیق ... دینگ دینگ دینگ دینگ
-
.......
چهارشنبه 30 خرداد 1397 11:21
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. -Lou Holtz Whatever you are, be a good one. -Abraham Lincoln
-
.......
چهارشنبه 30 خرداد 1397 07:27
امروز سی خرداد ست و فردا اول تیر میبینی روزها چ زود میگذرند ؟! چیزی تا مرداد نمانده و باز نوشتنم درد میکند ! پ ن ... کاش زمان مرا در همان شب حبس میکرد
-
.........
چهارشنبه 30 خرداد 1397 00:52
بگذار خواب به خیال خود تن خسته و ذهن پریشانم را به دنیای اسودگی ببرد خوابی عمیق برای ترمیم ترک ها و زخم هایی ک تا ناکجااباد روزگارم را سوزانده ست اما فقط تو میدانی و من ...فقط ما میدانیم ک خوابهایمان هر چقدر عمیق هر چقدر مرحم .... باز هم نیمه شبها با هجوم موجی از حسرت و اندوه... یقه غرورمان را محکم میگیرد و از ته دل...
-
.....
سهشنبه 29 خرداد 1397 17:33
سرکشی لحظه ها را مهار میکنم...رام میکنم و لگامش را بدست میگیرم تا ثانیه های ارامش و تسلیم را بی دغدغه و بی هراس به اغوش بکشم پ ن ... من ادم بازی های حقیر نیستم !
-
........
سهشنبه 29 خرداد 1397 03:51
قول بده از خیالم نمیروی بگذار همینجور از ساعت صفر به بعد با شنیدن موسیقی لایت چشم هایم را ببندم و هم پای رویاها تا بهشت ارزوها سفر کنم پ ن .... دلم برای خودم تنگ شده ست خودم را میخواهم خودم را به خودم برگردان ...
-
.....
دوشنبه 28 خرداد 1397 14:34
اگه میشد برگردم به گذشته خیلی چیزا رو تغییر میدادم پ ن .... جمله سنگینی شد هاااااااا
-
........
دوشنبه 28 خرداد 1397 04:37
بیا یک تن و دو نفر باشیم مثل زمان بچگی مثل بچه های کلاس دومی ک دوستیشان از حد زنگ های تفریح گذشته ست و بی هیچ دلیل خاصی پا روی زنگ تفریح هایشان میگذارند و ادمک خودخواه درونشان را مجاب به چنگ زدن میکنند چنگ زدن به رشته های محبت و دوستی بیشتر و بیشتر .... بیا یک تن و دو نفر باشیم تا محکم و قاطع به ادمک حسود درونمان هیس...
-
......
یکشنبه 27 خرداد 1397 09:30
میدانم عاقبت روزی میان همین سطرهای نوشته شده گم خواهم شد در دستانم کرم ابریشمی ارمیده ک خواب پروانه شدن میبیند و در انتظار بهار در جستجوی روزنه ای روشن خفقان سالها انتظار..... مشت گره کرده م را به سمت اسمان باز خواهم کرد میدانم عاقبت روزی در میان همین اشکها و دلنوشته های شبانه م بر تاروپود تقدیر خواهم تاخت و قصه پرداز...
-
.......
شنبه 26 خرداد 1397 18:16
چ کنم ک تا ننویسم حال دست و دلم خوش نمیشود پلک هایم سنگینی میکنند و واژه ها خوش رقصی باید قبل از رسیدن نیمه شب ....حتی قبل از رسیدن فردا گاه و بی گاههای نگفته و جامانده در ذهنم را بر این دفتر جاری سازم شاید خستگی این همه درماندگی را به سمت و سوی ارامشی از جنس فراموشی بکشانم اما مگر میشود ؟! مگر میشود فراموش کرد و از...
-
.......
شنبه 26 خرداد 1397 10:11
من از تردید به صفر تا بینهایت فاصله رسیده م تردیدی ک ریشه های جان را میپوساند و هر روز ترک های عمیقی در روح ایجاد میکند روزی روزگاری باوری داشتم اهنین اما ان هم فرو پاشید ذره ذره و ارام ارام .... و من انقدر در برزخ پوچی دست و پا زدم ک اکنون معلق در فضایی مسموم در اعماق تاریکی سرگشته و حیران در جستجوی نور شفای خود...
-
......
شنبه 26 خرداد 1397 08:00
امروز ازون روزاست ک دلم میخواد به سیم اخر بزنم حضور بعضی از اطرافیانم شدیدا منو ازار میده حرفاشون ک بیشتر زخم زبونه تا مرحم دل ..... دلم میخواد فریاد بزنم و بگم میخوام برم بعد همه سکوت کنن و منم جرات پیدا کنم و سریع از اونجا دور بشم !
-
.......
شنبه 26 خرداد 1397 03:39
خب راستش از ادب هم ک بگذریم اونقد دلم از ادمهای این روزگار پره ک بدم نمیاد برم وسط خیابون و مثل این دوره گردها بلندگو دست بگیرم و با تمام وجود فریاد بزنم ای تو روح همتون .... پاورقی .... خیلیم عالی .....خیلیم خوب حالا دلم ی کوچولو خنک شد
-
.....
جمعه 25 خرداد 1397 16:54
یکی از میانبرهای ذهنم برگشت به تصاویریست ماندگار از خاطراتی که هرگز فراموش شدنی نیستند خاطراتی ک لبخندی تلخ به لبهایم مینشاند و من همچنان استوار و محکم فقط به ثانیه هایی میاندیشم ک میتوانست سرنوشتم را از سر بنویسد اما همچنان با ایستادگی و تامل نگاهم نگران به پشت سر بود و من باز هم به ریسمان صبر چنگ میزدم و چهره م را...
-
.........
جمعه 25 خرداد 1397 13:17
" ... آینده به دست الله نوشته شده بود، و هر آن جه به دست او نوشته می شد، برای خیر انسان بود. " کتاب «کیمیاگر» ، پائولو کوئیلو. ............،.،،.،،،،،،،،،،،،
-
......
جمعه 25 خرداد 1397 04:28
عشق هیچ گاه انسانی را از دنبال کردن افسانه ی شخصی اش باز نمی دارد. اگر چنین شود، به خاطر آن است که عشق تو، عشقی راستین نبوده، عشقی که به زبان جهانی سخن می گوید..... کیمیا گر اثر پایولو کوییلو پ ن ... بعضی حرفها رو به هیچکس نمیتونی بگی حتی جلو اینه به خودت !