از وقتی ک اجازه دادیم نسیم بر تارو پودمان بوزد و ارزوهایمان را به یغما ببرد فهمیدم تو در غبار گم خواهی شد و من باید زمان را صبور باشم تا درد فاجعه نبودنت کمرنگ و کمرنگ تر شود درست یادم نیست چ کسی گفت تکیه بر عشق یعنی تکیه بر باد ...
ای بادهای مخالف سهم من هر انچه بود در همهمه زوزه درناکتان به نیستی گرائید و من اکنون با زلفانی پریشان از جنس ارزوهایم درخیابانهای خلوت و سوخته زیر تلی از خاکستر به جستجوی خدا میگردم ....باید باز پس بگیرمت ای سهم به یغما رفته م .....