کتیبه

روز نوشت های یواشکی

کتیبه

روز نوشت های یواشکی

......

قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟
از کجا، وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی، امّا، امّا
گرد بام و در من
بی ثمر می گردی.
انتظار خبری نیست مرا
نه زیاری نه ز دیّاری ، باری،
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس،
برو آنجا که ترا منتظرند.
قاصدک!
در دل من همه کورند و کرند.
دست بردار از این در وطن خویش غریب.
قاصدک تجربه های همه تلخ،
با دلم می گوید
که دروغی تو، دروغ
که فریبی تو، فریب.
قاصدک! هان، ولی ...
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام، آی کجا رفتی؟ آی...!
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی، جایی؟
در اجاقی- طمع شعله نمی بندم - اندک شرری هست هنوز؟
قاصدک!
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند ...
مهدی اخوانِ ثالث
پ ن .....
هععععععی  روزگار شبی ده ورق .... 
خب یعنی چی اخه بی معرفت ؟ 

نظرات 1 + ارسال نظر
رضا پنج‌شنبه 15 شهریور 1397 ساعت 06:23 http://bihamta96.blogsky.com

معرفی کتاب:

حسرت از ایمانِ دیر

۳۱۶- آدمی بالاخره به حقیقت دین خدا ایمان می آورد حتی در لحظه مرگ. ایمانِ دیر، ایمانی سراسر غرق در حسرت است. حسرت از اینکه چرا زودتر ایمان نیاورده و راحت نشده است.

۳۱۷- هر که ناراحت است بی ایمان است. مؤمن همواره قلباً راضی و شاکر است و کافر ناراضی و شاکی است.

۳۱۸- کسی که هیچ چیزی ندارد ازهیچ قدرتی هم نمی ترسد حتی از خدا. چنین کسی دوست خداست و آدم ازدوستش نمی ترسد. و چنین کسی همه را قلباً دوست می دارد و آدمی از کسانی که دوستشان دارد نمی ترسد.

از کتاب حق و باطل استاد علی اکبر خانجانی

t.me/eshghvaerfan2

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.