کتیبه

روز نوشت های یواشکی

کتیبه

روز نوشت های یواشکی

.......

ضرب اهنگ ثانیه شمار ساعت لحظات تکامل یافته عمر را به رخ تمامی بی تفاوتیها و کسالت ها می کشاند 

تا من از دست اندازهای ذهنم بنویسم ذهنی ک بیمارگونه سعی بر ورق زدن اوراقی از خاطراتی را دارد ک تاریخ مصرفشان در پیچ و خم هزاران دقایق از دست رفته ...ناپدید شده ند 

.....

من با ادمهایی سروکار دارم ک دنیا رو متفاوت میبینن

در واقع هر کدوم  قصه خودشون رو دارند 

بعضی از قصه هاشون پر از غصه س و بعضی دیگه  منو متحیر میکنند 

واقعا ذهن  کنش و واکنش های متفاوتی داره  واکنش هایی ک اجتناب ناپذیرند از پذیرفتن موضوعاتی ک خیلی واقعی  و حقیقی جلوه میکنند در حالی ک توهمی بیش نیستند اما در این فضا چنان معلقند ک حاضر به  قبول واقعیات  نیستند 

عجب دنیای غریبی ست  درک اینهمه فاصله های فکری و  ذهنی 

......

تنها یک ماه مونده 

این حسی ک من دارم اصن حس خوبی نیست 

همش تپش قلب و استرس ....

اصن بیخیال این همه فشار و دغدغه روحی  تو بگو با  تحمل تک تک اینروزا  تا پایان  یک ماه چ کنم ؟!


.......

کی میگه  فقط عقل و منطق ادماست ک به مرور زمان رشد میکنه و کامل میشه ..... ی جایی  ...ی وقتی به بعد قلب هم بزرگ میشه اونقدی ک  شکستی رو ک منطق نمیتونه باهاش کنار بیاد قلب  حملش میکنه !

.........

پ ن ...

نیمه شب شد و باز نوشتنم درد دارد فکرم درد دارد قامت کلماتم شکسته ست

اهای دنیا دستان مرا پایان ده

التماس فکر و اندیشه پروانه ای