من از تردید به صفر تا بینهایت فاصله رسیده م
تردیدی ک ریشه های جان را میپوساند و هر روز ترک های عمیقی در روح ایجاد میکند
روزی روزگاری باوری داشتم اهنین اما ان هم فرو پاشید ذره ذره و ارام ارام ....
و من انقدر در برزخ پوچی دست و پا زدم ک اکنون معلق در فضایی مسموم در اعماق تاریکی
سرگشته و حیران در جستجوی نور شفای خود میجویم