گاهی اتفاقاتی در زندگی پیش میاد ک اجتناب ناپذیره
نمیشه جلوی رخدادش رو گرفت ک جز پشیمونی حاصلی نداره . اتفاقاتی ک ذهن رو اسیر و درگیر میکنه و تو ناچاری با چند و چون وقایعه ش به اجبار سر کنی .
زندگی همیشه اونجور ک ما توقع داریم ظاهر نمیشه واسه همین قصه ها رو دنبال میکنی قصه هایی مشابه . اونقدر مشابه ک باهاشون همذات پنداری میکنی تا به این درک برسی ک همه ادما دچار اشتباه میشن و تو در این دنیا تنها کسی نیستی ک مجبوری متحمل خسران و زیان شده باشی . واقعا دردناکه هر چند ارزو میکنی ک این قصه های پر غصه برای هیچ کس تکرار نشه . طعم تلخ و ازار دهنده ش هر بار ترو از خود بیخود میکنه و ارزو میکنی ک ایکاش یاد گرفته بودی راهکار ن گفتن رو یاد گرفته بودی تا اثار مخربش روح و روانت رو بهم نریزه و اثار پشیمونی زندگیت رو به تباهی نکشونده باشه .
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همینجاست بخند
دست خطی که تورا عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک خل نشوی گریه کنی
کل دنیا سراب است بخند
آن خدایی که تو بزرگش خواندی
بخدا مثل توتنهاست بخند!
این قرارمون نبود........هوروش بند
سکوت همیشه نشانه رضایت نیست
وقتی زنی سکوت میکنه یا از درون مرده یا اونقد حرف برای گفتن داره ک ترجیح داده مث اتش زیر خاکستر خفه بشه !
به سجده میروم
عمرم به پایان میرسد
طرح لبخند پنهان تو
زیر پوست
هزاران سایه روشن
صدای کودکی درون مرا
در میانه حسرت چشم هایی اشکبار
میبلعد
اهنگ قاب عکس ..... شهره
پاورقی ....
دنیا ظاهر قشنگی بخودش گرفته
از اسمون باران میباره و زمین با شکوفه هایی ک حالا دیگه به حد رشد رسیدن با برخورد نم نم بارون بهاری عجیب زیبا خودنمایی میکنه
خیابونا خیس شده و بوی عطر دلدادگی فضا رو پر کرده