چیزی از من بر دستان تو باقی مانده
چیزی مثل رد خون
به اسم نفرین مقتول
در خیالم انقدر تو را کند و کاو میکنم تا به قلبت برسم
تا دوباره در تو زنده بشم و زندگی کنم
من باید در وجودت به زندگی ادامه بدم
بهای سنگینی پرداخت کرده م جان دلم
و این قانون عشق واقعی ست