روزی ک حالم فقط کمی بهتر ازین بود حتما خواهم نوشت
از کسی ک شانه هایش ...اغوشش سرزمینم بود
کسی ک در من جاودانه شد
تا من به سادگی وزیدنش ابستن درد شوم
دردی به وسعت جدایی
کسی ک عشق نمیدانست
و اما من مجنون وار در جهان هستی ماندگارش کردم
پ ن ....
هذیانهای یک عدد من در روز ی سرد ! و بی پایان پر از اندوه
روزی من هم شاعر بودم !