کتیبه

روز نوشت های یواشکی

کتیبه

روز نوشت های یواشکی

.......،

به مدد تقدیر شاید مدت زیادی فرصت برای زندگی داشته باشم  تا ارام ارام کوچه پس کوچه های زندگی را قدم بزنم  و  یکی یکی برگه های خزان زده عمر را ورق زده و  عبور کنم یا شاید شیرین ترین لحظاتی ک  تابوی این روزای افکارم شده اند تا  ببینم با خودم همین خودی ک بیخودی سعی بر حفظ  خاطراتی دارم  ک  ملکه ذهنم شدند  تا بفهمم  در این برزخی ک برای خود ساخته م  با خودم چند چندم !

شاید در این  زمان باقی مانده وقتی در حال نقب زدن  فرصت ها  دست و پا زنان  با  دقایق پیشین فاصله میگیرم  باز هم نگاهم همینی باشد ک هست  ؟!

یا شاید در ژرفای  اینهمه دورتر شدن از خودم  تا عمق تاریکی نقطه نورانی  بر  سرم  سایه بیندازد و  مرا از خودم  بگیرد و به خورشید بسپارد  و در کودکانه ترین حالات  ازینکه هنوز هستم  ذوق مرگ شوم و  لبخند زنان  به زندگی و عمری ک در پیش روست سلامی دوباره بدم 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.