کتیبه

روز نوشت های یواشکی

کتیبه

روز نوشت های یواشکی

......،

دست در دست و پا در رکاب میروم به دوردستها

انجا ک اهل درد خوب میدانند ک از هر طرف بنویسیش ... ک بخوانیش درد ست

رد پاهایت  بر برف زمستانی سرزمین  کلماتم قرارست با هر هاااا  کردنی اب شود تا جوانه های ارزو

از زیر خاک منجمد شکوفه کند و من با اشتیاق  دسته دسته گلهای حسرت را به یمن حضورت بچینم و در پشت پنجره رو به افتاب خوشبختی بگذارم ....

و بنشینم پشت میزی ک در انطرفش خدا نشسته و قصه ماهها انتظار را اشک بریزم

و بدنم مور مور شود از نگاههای زیر چشمی و لبخندهایی ک با زبان بی زبانی به پایان اندوه اشاره میکند  


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.